ولنتاین مبارک
ولنتاین مباررررررک
و باز هم ولنتاینی دیگر آمد......
پارسای مهربونم ،امسال هم مثل سالهای پیش در کنار بابا امیر شب خوبی رو سپری کردیم ،امسال هم تو سومین سالی بود که در کنارمون بودی و روز عشق رو جشن گرفتیم.
من توی این دنیای قشنگ به سه تا چیز وابسته هستم و عشق می ورزم،یکی وجود بابا امیر و عشق به تو و دیگری خوشبختی که با وجود شما کامل می شه،من از خدا همیشه همینو خواستم و چیزی جز این هرگز....
امسال بابا امیر زحمت کشده بود ،و مثل هر سال ما رو غافل گیر کرده بود ،البته من و شما هم تدارک گل و کادو و شام رو دیده بودیم.
وقتی بابا امیر در خونه رو زد ،من گل رو داده بودم دست شما ،در که باز شد،گل را دادی به بابا جون و گفتی:بفرمایید این مال شماست....
چند تا عکس که گویای ولنتاین امسال ماست...
توی جعبه های هدیه که دست می انداختی کلی کاکایو می دیدی که با دیدن اونا خیلی خوشحال می شدی و همشون رو نوش جان کردی .
امسال باز کردن کادو ها به عهده تو بود و با کلی ذوق شوق کادوها رو باز میکردی
و در آخر.....
امیر عززززززززززیزم....
اگر شکلات هستی،شیرین ترین شکلات برای منی،،،،،،،
اگر عروسک هستی ،بغلی ترین عروسک برای منی،،،،،،،
اگرشمع هستی روشن ترین شمع برای منی،،،،،،،،
و تا زمانی که همسر منی ،عزززززیز ترینی،،،،،،،،،