سیزده بدر مبارک
سلام پارسای مهربونم،عید امسال هم با تمام زیبایهایش به پایان رسید،و باز هم در انتظار سالی خوب و پر از خاطره هستیم.
اینم 2 تا عکس زیبا از هفت سین نوروزی
و اما ماجرا از این جا شروع شد،روز سیزده بدر به همراه مامان جونینا و خاله معصوم (خاله خودم)و بچه هاش راهی چیتگر شدیم،تو تا ساعت 10 خواب بودی و بعد هم که بیدار شدی شروع کردی به بازی و شیطونی....
راستی میدونی سیزده بدر چه روزیه؟روز طبیعت،از اون جایی که عدد 13 به قول قدیمیا عدد خوبی نیست ،مردم سعی میکنند ،نئسی این عدد را با این روش از بین ببرن،یعنی شال و کلاه میکنند و راهی پیکنیک میشن.
پارسا در حال خوردن پفیلا
پارسا جون،خیلی خوشحال بودی از این که توی این هوای خوب بازی میکردی البته بعضی اوقات بهانه گیری هم چاشنی بازیت بود،که ما با ترفندهای جالب از یادت میبردیم.بازی ادامه داشت تا زمانی که ناهار خوردی و خسته شدی و 2 ساعتی خوابیدی .
نوش جانت،پارسا شکمو در حال خوردن جوجه
مامان جون دوباره ما رو غافلگیر کرده بود وبرای عصرانه آش تدارک دیده بود ، یه آش خوشمزه را آماده کرده بود(دستش درد نکنه)،تو هم که عاشق آش بودی و نصف کاسه را نوش جان کردی.
خلاصه اینکه خیلی خوش گذشت ،جای تمام دوستان وبلاگی خالی...
قربون اون نگاه مهربونت
و در آخر....
امیدوارم با جمع کردن هفت سین نوروزی
قرآنش نگهدارت ،آینه اش روشنایی زندگیت
سکه اش برکت عمرت
سبزیش طراوت و شادابی دلت
ماهی اش شوق ادامه زندگیت را به تو هدیه دهد
سیزده بدرت مبارک