روزهای سرد زمستانی....
پاییز تموم شد و کم کم وارد زمستون شدیم ....
این شهر زیبای ما که با لباسی سفید پوش یه استقبال زمستانی سرد میره...
پارسای مهربوووونم این پنجمین زمستون که در کنار هم هستیم...
هوای سرد و روزهای خیلی زیبا ،در کنار تو بهترین روزها رو سپری می کنیم..
با آمدن برف ،خنده بر لبان تو جاری شد و خوشحالی در چهره ی تو نمایان شد،خواهش از من برای برف بازی در پشت بام منزلمون شروع شد،اول میترسیدم سرما بخوری و همش ی جوری سرت رو گرم میکردم ولی حریف زبون تو نشدم و مجبور شدم کوتاه بیام ...
رفتن به پشت بام خونمون و بازی با دوستت باراد جوووون....
درست کردن گلوله و برف بازی
درست کردن ادم برفی
بوس کردن دوست خوووووبم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی