هوراااا وبلاگ من 1ساله شد

                                         عاشششششقتم عروسکم 

                                                         امروز 17 تیر....

                                          روز یک ساله شدن وبلاگت مبارک

                                 پارسا تا این لحظه 2 سال و 3 ماه و 2 روز سن دارد

روزی که با هزاران امید و خوشحالی وارد وبلاگت شدم،نمیدونستم که آیا میتونم وبلاگی خوب برات بسازم یا نه؟با تمام این استرسها و اما و اگرها ادامه دادم،تا این که امروز وبلاگی زیبا برایت ساخته ام تا در آینده ای نزدیک ببینی و از دیدن اون لذت ببری.

البته حضور بابا امیر برای راه اندازی وبلاگت خیلی اهمیت داشت ،و همراهی کردنش توی این 1 سال خیلی خوشحالم کرد و همین جا از همسر مهربونم تشکر میکنم که در تمام مراحل زندگی همراه و حامی من بوده.

    این عکس مربوط میشه به یک سال پیش ،درست زمانی که داشتم اولین پست وبلاگت را می زاشتم

هر ماهگردی که وارد وبلاگت میشدم ٰدوست داشتم در مورد احساسات همان ماهگرد برایت بگویم هرچند بعضی از احساساتم قابل بیان نبود ولی با تمام وجودم حس زیبای مادرانه ام را بیان میکردم.اتفاقات زیبا و دوست داشتنیت را برایت باز گو میکردم تا در آینده ای نزدیک از رویاهای شیرین کودکیت یاد کنی.به همین زیبایی و آرام آرام یک سال گذشت ،یک سالی که در تک تک پستهایش شادی بود ،غم و اندوه بود،من تمام پستهایت را با تمام احساسات مادرانه اش دوست دارم،این دوست داشتن همان حس قشنگی است،که درون دل من جای باز کرده است.

وحالا امروز کودک کوچک من 2 سال و 3 ماه سن دارد و بزرگ مردی کوچک شده است،امیدوارم همیشه بزرگ بودن را در وجودت احساس کنم و همیشه عزیز لحظه های ناب مادرانگیم باشی.

من با وجود تو وبلاگت را راه اندازی کردم و با وجود تو نفس می کشم،چون تو هستی ،من وجود دارم.خداوند عزیز را هزاران هزاربار شکر می کنم،برای اینکه به من فرصت دیدن و حس کردن این لحظات ناب مادرانه را داد و همیشه در تمام مراحل زندگیت وجود نازنینش را حس میکنم و عاشقانه میپرستمش.و حالا امید دارم که در پستهای بعدی کم و کاستی های یک سال گذشته را جبران کنم و با وبلاگی زیباتر همراه لحظات زیبای کودکیت باشم.

البته اینجا ،جا داره از دختر عموی مهربونم (فاطمه جووون)بابت تمام محبتهایی که به من داشت تشکر کنم،فاطمه جون من رو وارد این دنیای مجازی کرد و با راهنماییهای خوبش ،تونستم وبلاگ زیبایی رو تهیه کنم.فاطمه جون امیدوارم در تمام مراحل زندگیت به همراه باران جان و آقا منصور مهربون موفق و موید باشی.

                                               اینم یه عکس زیبا از باران مهربون

و در آخر....

آرزو دارم بهاران مال تو،شاخه های یاس خندان مال تو،ساده بودن های باران مال تو،آن خداوندی که دنیا را آفرید،تا ابد همراه و پشتیبان تو باد.