پارسای خوشگلم

سلام صد سلام به عشق مامانی... امروز 17 شهریور سال 1396،که ما تصمیم گرفتیم ی سفر 3 نفره به شمال داشته باشیم،سفر اینبار ما به شمال هم تفریح و هم برای عروسی میریم... عروسی خواهر آرزو جون بود و عروسی توی سیاه کل برگزار میشد،ما هم تصمیم گرفتیم که چند روزی زودتر بریم شمال و داخل شهر سیاه کل خونه اجاره کنیم و بعد برای عروسی آماده بشیم .. از شانس خوب ما شهر سیاه کل بارون خیلی قشنگی میومد و همه جا بوی تازگی و رطوبت میداد ،من و بابا امیر هم عاشق چنین هوایی بودیم و کلی هم حال میکردیم .. بقیه سفر به روایت تصویر..                                 &n...

      اگر کودکان نبودند، شکوفه های زندگی به بهار نمی رسیدند     و خانواده، بی مفهوم ترین واژه ای می شد که در لغت نامه  ها می شد پیدا کنی.       کودکان، باغچه هایی از امیدند که از شکوفه های انار لبریز اند   هر کودک، گلدانی ست که از زیباترین گل های معطر، خانه ها را به     نزدیکت ترین بهارها گره زده  64 ماهه شدنت مبارک                                                                ...

سالگرد ازدواجمون مبارک دنیا رو با تو دوست دارم اینم کیک مامان پز که پارسا تزینش کرد من و تو و بابایی رستوران سنتی شب چراغ ی شب خوب و دوست داشتنی ...

ن  پارسای مهربووووونم سلام امروز 26 تیر ماه سال 1396 روزی که مامان سمیه پا به این دنیا گذاشت و صاحب بهترین ثروتها شد بزرگترین و بهترین ثروت همسر خوب و بعد از اون ی بچه ی خوب و سالم ممنون خدا جوووونم بهترین ها رو برام هدیه دادی   ...

برای پسر گلم ی آسمون عشق میارم برای اون ناز چشماش سخاوت هدیه میارم یک دل پر امید و مهر ،ترانه ساز قصه ها هدیه ی من به پسرم ی دنیا عشق و عاشقی 62 ماهه شدنت هزاران بار مبارک ...

بابا جوووووووونم روزت مبارک بروز می شود...   ...

  ای بهترین داشته ام تولدت مبارک روز تولد تو یعنی روز عشق یعنی روزی هراه با نفسهای گرمی یعنی ی هماهنگی بین شب و روز یعنی پرواز کردن در اوج آسمان تولدت یعنی روز پیمان بستن من وخدا بالاترین معجزه ی خداااااا به دنیا خوش آمدی   این کارت مهمونای نازنین تزینات که بیشترش رو مامان و بابا درست کرده بودن و کار دست خودمون بود میز تزینات بنتن میز سرو میوه و تنقلات چیدمان صندلی ها برای مهمونای نازنین جای پاپ کرن و تزین میزهای مهمانان بنر درب ورودی به طرف تولد بنتنی   از پا قدم خوب تو بود که حس عاشقی اومد سراغم،غصه با دلم غ...