بوي ماه مهر و مهرباني مي آيد

پارسا جوووونم ،پسر مهربووونم...

باز هم تجربه ی دیگری توی زندگی کودکانه ات رخ داد ولی اینبار زیبا و دوست داشتنی و پر خاطره...

تجربه ی شیرین کلاس و مدرسه ...

یادش بخیر زمون ما دهه شصتیا ،دوره ی پیش دبستانی نبود و ما از همون 7 سالگی وارد کلاس اول می شدیم و کلی هم ترس داشتیم،تو دوره ی شما بچه های دهه نودی ،دوره ی پیش دبستانی نقش خیلی مهمی تو یادگیری و فهم و درک داره و خوشبختانه با استقبال خوبی روبرو شده.

                                 امسال شما هم در سن 5 سال و 6 ماهگی وارد دوره ی پیش دبستانی شدی....

                                     لوازم تحریری که مدرسه زحمت کشیده بود و برای تمام بچه ها تهیه کرده بود

از اونجایی که فهم و درک بالایی داری و قبلا هم مهد رفتن رو تجربه کردی من و بابایی با ورود تو به مدرسه هیچ مشکلی نداشتیم و خدا رو شکر این دوره رو هم با موفقیت گزروندی.

               اینم تدارکات خونمون که قبل رفتن به مدرسه آماده کرده بودیم و کلی هم عکس انداختیم

قربونت بشم که عشق خاصی به قرآن داری

قرآن نگهدارت باشه عزیزم

بابا جون مهربون که از زیر قرآن ردت کرد

خیلی خیلی لحظه قشنگی بود

مامان و بابای مهربوووونم خیلی دوستتون دارم

                                            پیش دبستانی و دبستان غیر دولتی شاخص

آماده کردن تدارکات برای جشن اول سال

صبح زیبای پاییزی

دادن گل سینه برای کلاس بندی دانش آموزان

قربونت برم که کلی ذوق میکردی 

ردیف اول از سمت چپ نفرچهارم

عمو ساسان مهربون که کلی براتون آهنگهای قشنگ زد و شما هم کلی شادی کردید

سخنرانی مدیر مهربونتون آقای رادفر

پسر خوشگل من آماده برای رفتن به کلاس

ورودی سالن که با دادن شاخه گل راهی کلاس میشدید

مامان جون همیشه در صحنه که کلی هم ذوق میکرد 

اولین روز مدرسه و کلاس

اولین تجربه ی شیرین

خوشحال و خندون

عکس یادگاری با بچه های کلاستون

جایزه ی زیبا که مدرسه براتون تهیه کرده بود

و در آخر....

پسر مهربووووونم ،امیدوارم در تمام مراحل زندگیت موفق باشی و هر روز من و بابایی شاهد بهترینها باشیم...

خداااااا جووووونم شاکر تمام لحظات خوبی هستم که برامون ساختی....