پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 29 روز سن داره

پارسای خوشگلم

بوی محرم آمد......

1395/7/13 23:44
نویسنده : مامان سمیه
162 بازدید
اشتراک گذاری

Image result for ‫مطالب درباره ی محرم‬‎

 

و باز هم محرمی دیگر آمد

Image result for ‫مطالب درباره ی محرم‬‎

صدای تبل و زنجیر

می آید از خیابان

غمی نشسته امشب

به قلب پیر و جوان

صدای وا حسینا

پیچیده در هر کجا

زنده شده دوباره

خاطره ی کریلا

گردیده یک عالمی

در سوگ او سیه پوش

مردم همه عزادار

با اشک و غم هم آغوش

آمد محرم و باز

صدای اشک و ناله

روییده در کربلا

گل های سرخ لاله

پارسای مهربوووونم.....

امسال هم محرم آمد و تو هم عزادار حسینی شدی..

بابا جووون امسال برات از قم پیراهن سیاه خریده بود،تو هم کلی ذوق میکردی،حسین حسین میکردی و شعر می خوندی..

عاشق این شعر بودی و هر جا می رفتی می خوندی....

حسین عزیز دلها 

وقتی رسید کربلا

گفت اگه که بمیرم

ظلم و نمی پذیرم

آمده ام به کربلا

زنده کنم دین خدا

خوبی ها رو صدا کنم

بدی ها رو جدا کنم 

صلح و صفا به پا کنم

آمده ام فدا کنم

یگانه دخترم را 

قاسم و اکبرم را

دست برادرم را

قربونت برم که کنار خیمه ها می ایستادی و با تعجب نگاه میکردی

مرد کوچک من زنجیر زنان برای آقا حسینش عزا داری می کند

 

Image result for ‫مطالب درباره ی محرم‬‎

سوزاندن خیمه ها برایت خیلی تعجب آور بود

قربون دل مهربونت بشم که با جون و دل زنجیر می زدی

 

سیدی از ما خواست تا تو رو سوار شتر کنیم ،اول دوست نداشتی بری ولی بعد خودت خواستی که سوار بشی کلی هم ذوق کردی ،ولی به خاطر بوی بد شتر کلی شاکی بودی و از اینکه لباست بو گرفته بود کلی ناراحت بودی

مامان جون ، شتر سواری کلی حال میده

قربون اون ژست قشنگت برم من

اینم قیمه ی نظری امام حسین که تو همون خیابون شروع کردی به خوردن

نوش جونت پسرم 

مامان خیلی خوشمزه است

اینجا هم شام غریبان که امسال قسمت بود بریم خونه ی ننه گرجی،مادر بزرگ من ،من و بابا امیر و تو رفتیم بیرون و مراسم روشن کردن شمع رو کنار یکی از هیت ها در کرج برگزار کردیم

با آرزوی قبولی حاجات

اینم من و مامان مهربوووونم

اینم بابا جوووون مهربووونم

 

Gifs Animés bougies de noel 62

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)