ورود به 51 ماهگی وعروسی دایی بهرام
51 ماهگیت مبارک عشششقم
عروسی عروسی .....
مبارک مبارک......
پارسای زیبای من بالاخره 14 مرداد شد و ما هم خوشحال از اینکه میزبان عروسی دایی بهرام هستیم ،کلی استرس داشتیم و هزار تا فکر الکی میکردیم...
خلاصه چهارشنبه 12 مرداد روز حنابندون دایی بهرام بود که مراسم به صورت مختلط تو حیاط خاله مریم برگزار شد و همه چیز هم به لطف خدا به نحو احسنت برگزار شد و به هممون خوش گذشت...
روز جمعه شد و کلی استرس داشتیم ،ازاینکه به تمام کارامون برسیم و همه چیز عالی باشه...
به لطف خدا همه چیز عالی پیش می رفت و تمام کارامون رو برنامه اجرا می شد،من و مامان جون ساعت 11 از خونه بیرون رفتیم و راهی آرایشگاه شدیم و تو هم پیش دایی بهروز موندی تا بابا بیاد و با هم به آرایشگاه برید...
ساعت 5 بابا امیر و تو ودایی بهروز اومدید دنبال ما تو آرایشگاه،وقتی دیدمت فقط می خواستم جیغ بکشم ،انقدر ناز شده بودی که نگووووووو.....
خدارو شکر ههمون از کار انجام شده راضی بودیم و از اونجا راهی آتلیه شدیم و تا ساعت 7 اونجا بودیم...کلی عکسای خوشگل انداختیم که انشاالله آماده شد برات میزارم..
بعد هم رفتیم تالار و کلی خوش گذشت،خیلی روز قشنگی بود و به هممون خوش گذشت...
دایی بهرام و زن دایی الناز عزززززززیزم انشالله خوشبخت بشید